به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر/سیدعلیرضا اشرفنی؛ نزدیک به ۵۰ سال از اولین پیامی که در اینترنت ارسال شد، می گذرد. شاید هیچ یک از توسعه دهندگان این شبکه جهانی تصور نمی کرد که این تکنولوژی با این سرعت رشد کند و در تمام نقاط دنیا گسترده شود. بسیاری از اندیشمندان با اذعان به تأثیرات گسترده اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی این تکنولوژی به دنبال شناخت ماهیت و یافتن راه هایی برای تعامل با آن هستند.
برای شناخت تکنولوژی اینترنت و بررسی راه های تعامل با آن با سید مهدی ناظمی قره باغ، پژوهشگر فلسفه، هنر و فرهنگ به گفتگو نشستیم؛
*اینترنت را می توان به عنوان تکنولوژی واحدی در نظر گرفت یا مجموعه ای از تکنولوژی هاست که به هم مرتبطند؟
می توان اینترنت را دیتابیسی در ارتباط با کنسول ها و افراد مختلف در نظر گرفت ولی در واقع این تکنولوژی به سرعت خودش را به روزرسانی کرده و تکنولوژی های جدید را تحت تأثیر قرار داده است. برخی از تکنولوژی ها اینترنت را همراهی می کنند و در مقابل برخی از این همراهی عاجزند. بنابراین می توان گفت اینترنت از اسمی برای یک نوع تکنولوژی، تبدیل شده است به تکنولوژی هایی که کارآمدی خاصی را از آنها انتظار داریم. در فرآیند بسط اینترنت مهارت ها، تکنولوژی های نرم افزاری و نیروی انسانی متناسب با آن نیز ایجاد شده است و باید تمام این موارد را به صورت اینترنت یا بخشی از آن بدانیم.
*نیروی انسانی که اینترنت ایجاد می کند چه ویژگی هایی دارد؟
نیروی انسانی که در اینترنت فعالیت می کند خود به خود به افرادی کم عمق، غیر قابل مفاهمه و گفتگو بدل می شوند
اینترنت دنیای زوال و سرعت است. هر چیزی در این فضا لحظه ای موجود است و لحظه دیگر نیست. نیروی انسانی که در اینترنت فعالیت می کند آدمی عجول، اهل شتاب، بدون توقف و دائما درحال تغییر است. خود به خود به افرادی کم عمق، غیر قابل مفاهمه و گفتگو بدل می شوند. در برخورد با چنین افرادی احساس می شود که با ادامه اینترنت در پوست، گوشت و خون روبرو هستیم.
البته منظور این نیست که فرد مجبور به چنین تربیتی است. در صورتی که فرد به خود آگاهی برسد و برای مبارزه با این تبعات در درون خود مبارزه کند می تواند از اثرات اینترنت بکاهد. اینترنت ویژگی های جسمانی را نیز تغییر می دهد. اغلب کاربران دائمی اینترنت دچار درد مفاصل مچ و گردن هستند.
*آیا تغییرات لحظه ای و آنی اینترنت را میتوانیم با سیال بودن دنیای پست مدرن متناسب بدانیم؟
از چیزهایی که می توان بیان کرد این است که روحیه کلی جهان ما پست مدرن به معنای فراصنعتی است. جهان پست مدرن یا وضع پست مدرن، وضعی است که در آن چیزی استقرار ندارد، دائماً در حال تغییر است و هیچ حد یقفی برای این تغییرات متصور نیست. در گذشته اگر لباسی زیبا تهیه می کردید و دیگران زیبایی آن را تحسین می کردند، مدت زیادی این لباس بر تن شما دیده می شد و شاید به فرزندانتان به ارث می رسید. بسیاری از والدین حتی لباس های عروسیشان را نیز به فرزندانشان هدیه می کردند.
در دنیای امروز مفهوم زیبایی مفهومی دائماً در حال زوال و تغییر است. ممکن است لباسی که تهیه می شود تا چند هفته آینده کنار گذاشته شود. تنوع و تغییر به شکل رادیکالی افزایش پیدا کرده و زیبایی نیز به تبع آن تغییر کرده است. در وضع پست مدرن دانش نیز از امری کیفی تبدیل به امری مادی می شود. تمام این موارد به اعتباری مربوط به وضع پست مدرن است.
*برخی معتقدند اینترنت نمود عینی افسانه فرانکنشتاین در عصر حاضر است. نظر شما در این رابطه چیست؟
زمانی که تکنولوژی محقق می شود، خواسته یا ناخواسته از دست انسان خارج می شود. حین بسط پیدا کردن و بعد بسط آن اقتضائات و تبعاتی که از آن نشأت می گیرد در اختیار انسان نیست تا بتواند به راحتی در مورد آن ها تصمیم گیری کند
این مثال در مورد تمام تکنولوژی نه تنها اینترنت صحت دارد. زمانی که تکنولوژی محقق می شود، خواسته یا ناخواسته از دست انسان خارج می شود. حین بسط پیدا کردن و بعد بسط آن اقتضائات و تبعاتی که از آن نشأت می گیرد در اختیار انسان نیست تا بتواند به راحتی در مورد آن ها تصمیم گیری کند. تکنولوژی های مکانیکی به شکلی این مسأله را نشان داده و باعث انقلاب صنعتی شدند به طوری که زندگی انسان قبل و بعد از انقلاب صنعتی کاملاً متفاوت است.
همین طور در مورد تکنولوژی های نسل بعد تا انقلاب دیجیتالی و تکنولوژی های رسانه ای که تا حد زیادی ذهنیت انسان را تغییر داد. این تغییر در عصر دیجیتالی به صورتی رخ داد که برخی بیان کردند باید از واژه «انسان روبات» برای انسان قرن بیستم استفاده کنیم. انسانی که در قرن بیستم شکل می گیرد را می توان نوعی روبات در نظر گرفت. قوای ادراکی این انسان با انسان های ماقبل از خودش متفاوت است. این مسأله در اینترنت به اوج خود می رسد و فاصله بین انسان و خیال انسان بسیار کم می شود.
تا جایی که از واژه virtual reality استفاده می کنیم چرا که با نگاه به تخیل انسانی و آن چیزی که در عالم واقعیت وجود دارد، متوجه می شویم که فاصله آن ها بسیار کم شده است. مفاهیم دیگری از قبیل زمان و مکان که ارکان فکر انسان را تشکیل می دادند نیز دچار تغییر می شوند. مثلاً زمانی طی الارض اهمیت داشت و کمالی محسوب می شد چراکه طی مسافت های کوتاه نیز بسیار زمان بر بود و این زمان با مکان و مسافت طی شده تناسب داشت.
این تناسب مفاهیمی مثل کوچک و بزرگ یا سخت و آسان را در زندگی شکل می داد. امروزه تنها با چند کلیک در اینترنت می توان با فردی کیلومترها دورتر صحبت کرد. به این صورت مفهوم زمان و مکان تغییر می کند و در واقع تخریب می شود. در این تخریب انسان نسبتش با گذشته را از دست می دهد و امکان فهم گذشتگان را از میان می برد. در این شرایط طی الارض یا برخورداری از علم بیشتر برای ما اهمیت ندارد. مفهوم علم تغییر می کند و به اطلاعات (information) تعبیر می شود. بسیاری از مفاهیم تغییر کرده است و این تغییرات از کنترل انسان خارج است. اینترنت یا به بیانی واقعیت مجازی انسان را وارد اقتضائات جدید کرده و این اقتضائات قابل پیش بینی نیست.
*منظور شما این است که جبر تکنولوژی انسان را به جلو و به سمت تکنولوژی های بعدی می برد ؟
بله. البته اقتضا واژه بهتری است. زیرا جبر مطلق است. می توانیم بگوییم اینترنت اقضائاتی را به وجود آورده است. به عنوان مثال اگر شما بخواهید رستورانی را اداره بکنید باید مسائلی را در تناسب با فضای مجازی رعایت کرده باشید. در تبلیغات، سفارش گیری یا امور اقتصادی باید براساس فضای مجازی تصمیماتی اتخاذ کنید. این سوال مطرح می شود که آیا در رابطه با آن مختاریم یا مجبور؟ مجبور نیستیم ولی اگر رعایت نکنیم دچار زیان دهی، کمی بازده یا عدم رشد می شویم.
البته در همین حد نیز مطلق نیست و ممکن است افرادی راه های دیگری پیدا کنند اما آن امکان منطقی و عام است که امکان وقوعی ندارد. قابل تصور است که انسان هایی امروزه بدون اینترنت زندگی کنند یا از اقتضائات آن تأثیر نپذیرند. این امکان عام برای اینکه محقق شود باید مراحلی را طی کند و به بسیاری از آن مراحل امروزه علم نداریم. ممکن است فرزند شما از اینترنت آزادانه استفاده کند و برخلاف آنچه گفته شد بتواند مسائل اخلاقی را نیز مدیریت کند.
اینترنت اقتضائاتی دارد و این اقتضائات در اخلاق، اقتصاد، فرهنگ و سیاست ما مستولی است و نمی توان کلیت آن را کنار گذاشت
اگرچه این مسئله غیر ممکن نیست ولی علی القاعده شدنی نیست. علی القاعده نمی توان به کودک دسترسی آزاد به اینترنت داد و از او اخلاق حسنه انتظار داشت. اینترنت اقتضائاتی دارد و این اقتضائات در اخلاق، اقتصاد، فرهنگ و سیاست ما مستولی است و نمی توان کلیت آن را کنار گذاشت. می توان در این فضا تقلا کرد و راه حل هایی نیز یافت چنان که می بینیم در غرب در بسیاری از کشورها اینترنت مدارس مورد فیلترینگ قرار می گیرد. زیرا متوجه این اقتضائات هستند.
این اقتضائات کم و بیش در هر تکنولوژی وجود دارد که گاهی نیز می توان ابتکاراتی را خاص خود ایجاد کرد ولی کلیت آن را تا نمی توان تغییر داد. اینترنت مثل چاقو یک ابزار ساده نیست که در دست جراح عملکردی متفاوت با دست قصاب داشته باشد. در مورد اینترنت برخی از کارکردها و اقتضائات همیشگی است.
*آیا این اقتضائات در ذات اینترنت نهفته است یا در نسبت با فرهنگ و اجتماعات مختلف تغییر میکند؟
شاید دقیقاً نتوان ثابت کرد که اقتضائات اینترنت ذاتی است، اما اقتضائات آن شبیه به اقتضاء ذاتی است. ممکن است تعاریف از اقتضاء ذاتی در بین افراد متفاوت باشد. بهتر است بحث به سمت این نقطه نرود که تعاریف موجود از ذات چیست؟ به هر حال اینترنت تمام فرهنگ ها و اجتماعات را به هم نزدیک کرده است. اینترنت باعث شده تا تفاوت های بین جوامع و فرهنگ های مختلف زیر سوال برود و آن قدر به یکدیگر نزدیک بشوند که به سختی بتوان گفت عملکرد اینترنت در آلمان با فرانسه باید متفاوت باشد. جهان وطنی بودن یا شدن از اقتضائات اینترنت است.
نمی توان به جد گفت که برخی از اقتضائات ذاتی اینترنت است ولی این اقتضائات کارکردهای اقتضاء ذاتی را داراست. اگر کسی معتقد به ذاتی بودن این اقتضائات نیست، یافتن اقتضائات دیگر به عهده اوست. به عنوان مثال فردی می گوید که تکنولوژی ها برای تکامل روحی و اخلاقی انسان ها پدید آمده اند و این مسأله که انسان ها اکثرا برخلاف این از تکنولوژی ها استفاده می کنند برخلاف ذات تکنولوژی است. یعنی ۱۸۰ درجه برعکس آن چیزی که ما گفتیم.
این بیان مشکلی ندارد اما یافتن اقتضائات متفاوت تکنولوژی بر عهده خود اوست. هدف درگیر شدن در بحث های انتزاعی نیست. ما با واقعیت ها زندگی می کنیم. واقعیت جهان و واقعیت اینترنت در جهان خودش را نشان داده است. اگر فردی بگوید اینترنت برای تکامل بشریت به وجود آمده است به عهده اوست که به وسیله اینترنت بشر را به تکامل برساند یا حداقل وجوهی را نشان دهد که چگونه می توان به وسیله اینترنت به تکامل روحی اخلاقی رسید؟
بهتر است به جای بحث از ذاتی یا غیر ذاتی بودن اقتضائات اینترنت بگوییم اقتضائات با برخی ویژگی های اینترنت ملازمه دارد. تنها کاری که می توان کرد این است که اگر کارایی متفاوتی در اینترنت مشاهده می کنیم به آن فعلیت ببخشیم. البته عرض کردم نظر شخصی من این است که این اقتضائات ذاتی است، البته نه ذات به معنای ارسطو بلکه باید این موضوعات را مقداری غیر ماهوی دید.
*آیا بستری در اینترنت وجود دارد که بتوان به شکلی متفاوتی از آن بهره جست یا با توجه به اقتضائات نسبتا ذاتی این غیر ممکن است؟ رفتار ما نسبت اینترنت باید تغییر آن باشد یا کنار گذاشتن آن؟
اختیار کنار گذاشتن اینترنت وجود ندارد. اگر جامعه ای اختیار این را داشت کره شمالی بود که هم اکنون از اینترنت استفاده می کند. جامعه ای که مثل ایران تا این حد درگیر روابط مختلف بین المللی است و استفاده از اینترنت در آن فراگیر شده است، نمی تواند اینترنت را حذف کند. اینترنت جهانی تفسیر می شود و جهانی عمل می کند. می توان تغییراتی اعمال کرد و کارایی های اینترنت را اصلاح کرد. در ابتدای ورود اینترنت به ایران بحث اینترنت ملی مطرح بود. با سرمایه گذاری و عهده داری افراد مسئول بعد از سه یا چهار سال می توانستیم اینترنت ملی را ایجاد کنیم.
اینترنت ملی تفاوت ذاتی با اینترنت جهانی ندارد و به معنای کنار گذاشتن اینترنت نیست ولی تفاوت هایی دارد و خطرات آن تا حدودی قابل کنترل تر است. این اختیاری است که انسان می تواند در درگیر شدن با مسئله جدید و فهم درستش انجام دهد
اینترنت ملی تفاوت ذاتی با اینترنت جهانی ندارد و به معنای کنار گذاشتن اینترنت نیست، ولی تفاوت هایی دارد و خطرات آن تا حدودی قابل کنترل تر است. این اختیاری است که انسان می تواند در درگیر شدن با مسئله جدید و فهم درستش انجام دهد. در زمینه تکنولوژی های جدید دچار سوء تفاهم شده ایم. فکر می کنیم چطور باید تکنولوژی جدید را مطابق با فرهنگ قدیم خود تطبیق بدهیم. به عنوان مثال فرض کنید با کشوری درگیر شدید که با سلاح آتشین مبارزه می کند و شما با شمشیر و تیر و کمان می جنگید. گروهی باید مشغول ساخت و به کارگیری سلاح شوند، اما نمی توان جنگ را معطل کرد تا سلاح آتشین آماده شود.
به جای اینکه سینما، تلویزیون و اینترنت را دینی کنیم -که در جای خود باید در مراکز علمی پیگیری شود- باید به فرم های سنتی که در فرهنگ ما وجود داشته را تقویت کنیم. زمانی که سریال های تلویزیونی ماه رمضان شروع شد، هر سال چهار سریال پر هزینه سی قسمتی از چهار شبکه پخش می شد. در همان زمان افرادی بیان کردند با پخش این سریال ها مساجد در ساعات افطار خلوت شده است. اگر بناست سریال دینی ساخته شود نباید فرم سنتی را تحت تأثیر قرار دهد.
*در جامعه ایده آل تکنولوژی اینترنت چه جایگاهی دارد؟
برای این قبیل سوال ها جواب مشخص نداریم. حالت ایده آل را نتوانسته ایم تصویرسازی کنیم. کار عقلانی این است که برای امروز راه حلی بیاندیشیم. اگر بتوانیم برای مشکل روز را حل کنیم و این تکنولوژی ها را باز طراحی کنیم، حالت ایده آل نیز ممکن است رخ دهد. انسان دارای قوه تفکر و شعور است از طرفی تکنولوژی ها نیز از مصنوعات بشر است، بنابراین همیشه امکان تغییر شرایط متناسب با فرهنگ و جامعه وجود دارد. کشورهای مختلف تغییراتی در این زمینه ایجاد کرده اند.
ما نیز می توانیم با فکر کردن به این مسئله محدودیت هایی اعمال کنیم و تغییراتی ایجاد کنیم تا اینترنت تناسب های بیشتری با نیازهای ما پیدا کند. لازمه این امر این است که مطالعات جدی در این زمینه داشته باشیم. برخی تصور می کنند اگر بخواهیم تغییر ایجاد کنیم باید به حالت ایده آل برسیم و این شدنی نیست. زیرا همان طور که بیان شد ذات تکنولوژی قدرت و تصرف است. از طرف دیگر نمی توان ذات تکنولوژی را دلیل جبر آن بر شرایط دانست. تمام جوامع مبتلا به تکنولوژی هستند ولی در این ابتلا باید کمترین ضرر را متحمل شد. این مسئله مختص به کشور ما نیست. در کشورهای دیگر نیز در این ارتباط بحث شده و تجاربی به دست آمده است که میتوان از آن ها به شرط پرهیز از نگاه مقلدانه استفاده کرد.
*چرا بین اندیشمندان مسلمان در موضوع مواجهه با تکنولوژی کمتر صحبت به میان آمده است؟
تکنولوژی به مثابه یک مفهوم در افق تاریخی فلسفه اسلامی نیست. هر فلسفه ای تاریخی متناسب با افق خود دارد. در آن افق موضوعاتی که می توان در موردشان اندیشید، محدود است. تکنولوژی و بسیاری از مسائل جدید به طور طبیعی در افق تاریخی فلسفه اسلامی وجود ندارد. اگر فلسفه اسلامی یا هر فلسفه دیگری که در این افق نیست، بخواهد ورود پیدا کند نمی تواند صرفاً با تکرار مدعیات پیشینیان وارد شود. این قبیل مسائل را نمی توان در اندیشه های ارسطو یا ابن سینا جستجو کرد.
ممکن است به عنوان فیلسوف مسلمان ورود پیدا کرد، اما این ورود به مسائل فکری جدید زمانی بازده خواهد داشت که به طریق میان فرهنگی رخ دهد. در بحث راجع به تکنولوژی فیلسوف مسلمان باید وقت موسعی را صرف فهم تکنولوژی در مباحث فلسفی جدید کند. سپس از عمق فلسفه اسلامی مسائلی را کشف کند که هم با فلسفه اسلامی نسبت داشته باشد و هم فلسفه اسلامی را وارد فضایی جدید کند. وقتی بحث از میان فرهنگی می شود به این معنا است که فلسفه اسلامی هم رو به جلو حرکت کند و نظام مفاهمه اش را تغییر دهد.
نظر شما